رفتار مسالمت آميز پيامبر(صلي الله عليه وآله) با مسيحيان

شرح سيره ي عملي و رفتاري پيامبر اكرم(ص)

رفتار مسالمت آميز پيامبر(صلي الله عليه وآله) با مسيحيان

قرآن كريم، موضع مسيحيان را نرم و ملايم توصيف مي كند، در حالي كه موضع مشركان و يهود نسبت به مسلمانان خشن بود: «يهود و مشركان را دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان، و مسيحيان را مهربان ترين آنها مي يابي. اين به خاطر اين است كه در ميان مسيحيان، كشيشان و راهب هايي است، و در برابر حق كبر نميورزند. وقتي آنچه را كه بر پيامبر نازل گرديده بشنوند، مي بيني كه اشك (شوق) مي ريزند، به خاطر حقي كه شناخته اند، مي گويند: خدايا ما را با شاهدان و گواهان بنويسيد.» (مائده: 82ـ83)

مسيحيان جزيرة العرب و مناطق ديگر، مثل شام، شيفته اسلام شدند و آن را از صميم دل پذيرفتند و آنهايي كه همچنان مسيحي باقي ماندند هيچ گاه از سوي پيامبر(صلي الله عليه وآله) و مسلمانان به تغيير عقيده و پذيرش آيين اسلام مجبور نشدند. همزيستي مسالمت آميز مسلمانان و مسيحيان به نحو بسيار بارز و آشكار بود. لحن خطاب قرآن و نامه هاي پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) با مخاطبان مسيحي همراه با عطوفت و ملايمت بود. تعاليم حضرت مسيح(عليه السلام) در دعوت ياران خود به محبّت و بردباري تأثير فراواني در برخورد مسيحيان برجاي گذاشته بود. مسيحيان حبشه عدّه اي از مسلمانان را پناه دادند و از آنان در مقابل آزار و اذيّت كفّار قريش حمايت نمودند. وقتي پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) گروه مهاجران نخستين را به حبشه گسيل مي داشتند از نجاشي به نيكي ياد كردند و فرمودند:

«ولو خرجتم الي ارض الحبشه فأنّ بها ملكاً لايظلم عنده احد و هي ارض صدق حتّي يجعل الّله لكم فرجاً ممّا انتم فيه»; اگر به سرزمين حبشه سفر كنيد در آنجا زمامداري وجود دارد كه نزد او كسي ستم نمي كند و آنجا خاك درستي و پاكي است و شما مي توانيد در آنجا به سر بريد تا خدا براي شما فرجي پيش آورد.

در نامه پيامبر(صلي الله عليه وآله) به سران مسيحي، از جمله نجاشي، از حضرت مسيح(عليه السلام) و مادرش حضرت مريم(عليها السلام)به نيكي ياد شده است. پيامبر(صلي الله عليه وآله)در آخر نامه به عنوان خيرخواهي نسبت به او تأكيد مي كنند:

«وانّي ادعوك الي الّله عزّ و جلّ و قد بلغت و نصحت فاقبلوا نصحي; والسّلام علي من اتّبع الهدي»;همانا من تو را به سوي خداي بزرگ مي خوانم و من ابلاغ رسالت نموده و تو را نصيحت كردم، پس اندرز مرا بپذير; درود بر پيروان هدايت باد.

قبايل و دسته هاي مسيحيان در زمان حيات پيامبر(صلي الله عليه وآله) و پس از آن، پيوسته از حمايت آن حضرت و مسلمانان برخوردار بودند و مسلمانان بر اساس پيمان صلح كه با مسيحيان بسته بودند از منافع و حقوق آنان حمايت مي نمودند. تنها در زمان خليفه دوم، عمر، در سرزمين هاي اسلامي بجز زنان، اطفال و پيرمردان مسيحي، تعداد پانصد هزار نفر مسيحي زندگي مي كردند و در مصر، پانزده ميليون مسيحي در كمال آرامش و امنيت تحت حكومت مسلمانان بودند. پس از آنكه مسيحيان نجران از مباهله با پيامبر(صلي الله عليه وآله)به دليل عظمت شأن و مقام رسول اكرم و همراهانش(عليهم السلام) مأيوس شدند و گفتند كه محمّد و فرزندانش و علي(عليه السلام) شخصيت هاي وارسته اي هستند، صلح نامه اي با پيامبر(صلي الله عليه وآله)امضا كردند. طبق اين صلح نامه، در برابر پرداخت ماليات و خراج، مسيحيان نجران در انجام دستورات آيين خود از آزادي برخوردار بودند. در فرازي از اين صلح نامه آمده است:

«... و لنجران و حاشيتها جوار الّله و ذمة محّد النبي رسول اللّه علي اموالهم، و انفسهم، وملتهم، و غائبهم ، و شاهدهم، و عشيرتهم، و بيعهم و كل ماتحت ايديهم من قليل او كثير، لايغير اسقف من اسقفيته، ولا براهب من رهبانيته، و لاكاهن من كهانته...»; مردم مسيحي نجران و حاشيه آن در سايه خداوند و ذمّه محمّد رسول خدا مي باشند به اينكه دارايي، جان، دين، افراد غايب و حاضر، خانواده آنان و تجارت و آنچه از كم يا زياد در اختيار دارند، همه محفوظ و در امان است; هيچ اسقف يا راهب يا كاهني از آنان، از مقام خود عزل نمي شود و به آنان اهانتي نخواهد شد.

بر اساس اين صلح نامه، روشن مي شود كه حكومت اسلامي مانند قدرت هاي زورگو نمي باشد كه از ضعف و بيچارگي طرف مقابل سوء استفاده نمايد، بلكه در تمام لحظات روح مسالمت آميز، دادگري و اصول انساني را در نظر مي گيرد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.