سيره پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) بر انكار مليّت ها و عدم استقلال داخلي آنان استوار نبوده است و با وجود جهاني بودن آيين اسلام، موجوديت قبايل، ملّت ها و اديان ديگر، چه در قلمرو حكومت اسلامي و چه خارج از آن محفوظ بوده است.
يكي از دلايل سيره مزبور، نامه هايي است كه پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)براي گروهي از سران و زمام داران نوشت و از اين طريق موجوديت آنان را به رسميّت شناخت. دليل ديگر، پيمان نامه هاي بسياري است كه در دوران حكومت پيامبر(صلي الله عليه وآله)و بعد از وفات آن حضرت با ملّت هاي مختلف امضا شده است. در تمامي موارد، تا هنگامي كه ملّت هاي غير مسلمان به پيمان خود وفادار بوده اند، دولت اسلامي نيز پيمان صلح را نقض نمي كرده است; زيرا نقص پيمان از ديدگاه اسلام، گناهي بزرگ و غيرقابل گذشت است.
در انديشه سياسي اسلام، صلح و همزيستي به عنوان اساسي ترين اصل در مناسبات بين المللي منظور گرديده و به همين دليل در حقوق اسلامي بهره برداري از فرصت هاي مناسب براي تحكيم و برقراري شرايط و پيمان هاي صلح در روابط خارجي جامعه اسلامي پيش بيني شده است.
يكي از محققان در اين باره مي نويسد:
اسلام براي تحقق بخشيدن و گسترش حالت صلح در ميان ملت ها و جلوگيري از بروز روابط خصمانه و درگيري هاي خونين، نه تنها براي قراردادها و معاهدات بين المللي ارزش حقوقي فوق العاده قايل شده است، بلكه اصولا ملت ها و گروه هاي ديگر را نيز براي انعقاد پيمان هاي صلح دعوت كرده و به جامعه اسلامي توصيه نموده است كه در اين زمينه همواره پيش قدم باشند و از هر نوع كوششي براي برقراري و تحكيم مباني و شرايط و نيز گسترش آن در جامعه بشري دريغ ننمايند، و از امكانات خويش براي تحقّق بخشيدن به اين آرمان اسلامي و انساني استفاده نمايند، و در بسياري از موارد، اين توصيه به حد تكليف و وظيفه الزامي رسيده و عقد قراردادهاي صلح از وظايف دولت هاي مسئول و صلاحيتدار اسلامي به شمار رفته است، و اين وظيفه در مواردي كه تمايلي از طرف دول و گروه هاي غير مسلمان نسبت به عقد قراردادهاي صلح احساس مي شود، تأكيد بيشتري مي يابد.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۹:۲۴
- ۲۶ بازديد
- ۰ نظر