بعد از سه سال تبليغ پنهاني و جمع شدن گروهي اندك گرد پيامبر اسلام(ص)، دستور آسماني انذار عشيره نازل شد. پيامبر(ص) در آغاز، مردم را به ترك پرستش بتها و به پرستيدن خداي يگانه ميخواند. در ابتدا نمازها دو ركعتي بود. بعدها بر غيرمسافران چهار ركعت و بر مسافران دو ركعت واجب شد. مسلمانان هنگام نماز و پرستش خدا، از مردم پنهان ميشدند و در شكاف كوهها و جاهاي دور از رفت و آمد نماز ميگزاردند.
چنانكه مشهور است، وقتي سه سال از بعثت محمد (ص) گذشت، پروردگار او را مأمور كرد تا همه مردم را به خداي يگانه بخواند:
«وَأَنذِرْ عَشِيرَتَك الْأَقْرَبِينَ، وَاخْفِضْ جَنَاحَك لِمَنِ اتَّبَعَك مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، فَإِنْ عَصَوْك فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ»، و خويشان نزديكت را هشدار ده، و براي آن مؤمناني كه تو را پيروي كردهاند، بال خود را فرو گستر، و اگر تو را نافرماني كردند، بگو من از آنچه ميكنيد بيزارم.»
ابن اسحاق نوشته است كه چون اين آيهها نازل شد، پيامبر (ص)، علي (ع) را فرمود: «يا علي! خدا مرا فرموده است تا خويشاوندان نزديك خود را به پرستش او بخوانم، گوسفندي بكش و مقداري نان و قدحي شير فراهم كن». علي(ع) چنان كرد و در آن روز چهل تن يا نزديك به چهل تن از فرزندان عبدالمطلب فراهم آمدند و همگي از آن خوردني سير شدند، اما همين كه رسول خدا(ص) خواست سخنان خود را آغاز كند، ابولهب گفت: «او شما را سحر كرد»، كه با اين سخن، مجلس به هم خورد. رسول خدا(ص) روزي ديگر آنان را خواند و گفت: «اي فرزندان عبدالمطلب! گمان ندارم از عرب كسي بهتر از آنچه من براي شما آوردهام براي قوم خود آورده باشد. دنيا و آخرت را براي شما آوردهام». طبري مينويسد: چون رسول خدا دعوت خود را به خويشاوندان رساند، گفت: «كدام يك از شما مرا در اين كار ياري ميكند تا برادر من، وصي من و خليفه من در ميان شما باشد؟» همه خاموش شدند و علي (ع) گفت: «اي رسول خدا! آن من هستم». پيغمبر فرمود: «اين وصي من و خليفه من در ميان شماست، سخن او را بشنويد و از او فرمان بريد». اين روايت را ديگر مورخان و نويسندگان سيره هم آوردهاند و از حديثهاي مشهور است.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۹:۰۳
- ۱۵ بازديد
- ۰ نظر