- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۹:۰۱
- ۳۲ بازديد
- ۰ نظر
حضرت محمد(ص) قبل از رسالت نيز يكتا پرست بودند و معمولا غار حرا در مكه را براي عبادت و مناجات با خدا انتخاب مينمودند. گفتهاند نخستين نشانههاي بعثت پيامبر (ص) به هنگام 40 سالگي او، رؤياهاي صادقه بوده است، اما آنچه در سيره به عنوان آغاز بعثت شهرت يافته، شبي در ماه رجب است كه فرشتة وحي در غار حرا بر پيامبر (ص) ظاهر شد و بر او نخستين آيات سورة علق را برخواند. بنابر روايات، پيامبر(ص) به شتاب به خانه بازگشت و خواست كه او را هر چه زودتر بپوشانند. گويا براي مدتي در نزول وحي وقفهاي ايجاد شد و همين امر پيامبر(ص ) را غمناك ساخته بود، ولي اندكي بعد فرشتة وحي باز آمد و آن حضرت را مامور هدايت قوم خود و اصلاح جامعه از فسادهاي ديني و اخلاقي و پاك گردانيدن خانة خدا از بتان، و دلهاي آدميان از خدايان دروغين كرد.
محمد (ص) در اين باره ماجراي نزول جبرئيل گفته است: «جبرئيل نزد من آمد و گفت: «بخوان»، گفتم: «خواندن نميدانم». دگربار گفت: «بخوان». گفتم: «چه بخوانم؟» گفت: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّك الَّذِي خَلَقَ»، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۹:۰۰
- ۱۹ بازديد
- ۰ نظر
خانه كعبه در دوره جاهليت هم در نظر عرب محترم بود. سالي سيل به درون كعبه راه يافت و ديوارهاي خانه را شكست. قريش ديوارها را بالا بردند و وقتي خواستند حجرالاسود را نصب كنند، بين سران قبيلهها اختلاف شد. رئيس هر قبيله ميخواست اين افتخار را نصيب خود كند. سرانجام كار بالا گرفت. بزرگان قبيله طشتي پر از خون آوردند و دست خود را در آن فرو بردند و اين كار مانند سوگندي بود كه به موجب آن بايد بجنگند تا پيروز شوند. سرانجام پذيرفتند، نخستين كسي را كه از در بنيشيبه داخل مسجد شود به داوري بپذيرند و هر چه او گفت انجام دهند. نخستين كسي كه داخل شد محمد (ص) بود. بزرگان قريش گفتند او امين است، داوري وي را ميپذيريم. سپس داستان را به او گفتند. محمد(ص) گفت: «جامهاي بگسترانيد». و چون چنين كردند حجرالأسود را ميان آن جامه گذاشت و گفت رئيس هر قبيله يك گوشه از جامه را بردارد، چون جامه را برداشتند و بالا بردند، حجرالاسود را برداشت و بر جاي آن نهاد و با اين داوري، از خونريزي بزرگي جلوگيري كرد. اين اتفاق، نشاندهنده موقعيت محمد (ص) در ميان مردم مكه است.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۹
- ۲۳ بازديد
- ۰ نظر
مادر تمام فرزندان پيامبر به جز ابراهيم، خديجه بود. مادر ابراهيم، ماريه قبطيه بود. فرزندان رسول خدا(ص)، به جز حضرت فاطمه(س)، همگي در زمان حيات پيامبر درگذشتند و نسل پيامبر(ص) تنها از طريق فاطمه (س) ادامه يافت. محمد (ص) سه پسر و چهار دختر داشت:
قاسم، نخستين پسر كه در كودكي در مكه درگذشت.
زينب، در ۸ق در مدينه درگذشت.
رقيه، در ۲ق در مدينه درگذشت.
ام كلثوم، در ۹ق در مدينه درگذشت.
فاطمه (س) در ۱۱ق، در مدينه شهيد شد و نسل رسول خدا (ص) تنها از وي باقي ماند.
عبدالله، پس از بعثت در مكه زاده شد و همان جا درگذشت.
ابراهيم، در ۱۰ق در مدينه درگذشت
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۸
- ۲۷ بازديد
- ۰ نظر
حضرت محمد(ص) در تجارت با شريفترين زن قريش، خديجه كبري، دختر خويلد شركت كرد و بعد از اين مشاركت نظر خديجه كه خواستگاراني بسيار از اشراف داشت، به آن حضرت جلب شد و بعد از آنكه توسط يكي از بستگان تمايل خود را به اطلاع حضرت محمد(ص) رساند، آن حضرت در 25 سالگي با خديجه كبري ازدواج كرد.
درمورد چگونگي تمايل پيدا كردن حضرت خديجه(س) به محمد مصطفي(س) اينگونه امده است:
پيامبر(ص) همانند ديگران با سرمايه اندك خود به تجارت ميپرداخت و در ضمن به امانت داري و پاك دامني شهرت يافته بود. تخصص در امر تجارت و تعهد شخصيت والاي محمد امين(ص)، خديجه را وا داشت تا براي مديريت گروه بازرگاني خود، از وي سود جويد كه به همين خاطر از محمد امين دعوت به همكاري نمود. خديجه كه زني تجارت پيشه و ثروتمند و شرافتمند بود، مردان را براي امور بازرگاني اجير ميكرد و حقي را به آنها ميداد. همچنان كه گفتيم امانتداري و تخصص محمد امين را شنيده بود به سراغ او فرستاد و از او تقاضا كرد كه همراه غلام او ”ميسرة» براي تجارت از مكه رهسپار شام گردد، كه پيامبر پيشنهاد خديجه را پذيرفت و به شام رفت. مدير كاروان خديجه در اين زمان بيست و پنج ساله بود. ميسرة نيز در سفر كراماتي را از پيامبر ديده بود كه در بازگشت همه وقايع را براي خديجه بازگو كرد و خديجه در ازدواج با رسول خدا رغبت نمود. در اينجا بود كه علاقه مندي خود را به ازدواج با محمد امين اظهار نمود. پيامبر نيز با عموي خود نزد بزرگ خديجه رفت و خديجه را خواستگاري كرد.
تاريخ ازدواج، دو ماه و بيست و پنج روز پس از بازگشت از سفر شام بود. مهريه خديجه، بيست شتر جوان و خطبه عقد را ابوطالب عموي پيامبر(ص) ايراد كرد. بعد از درگذشت خديجه كبري، پيامبر با زنان ديگري كه اكثراً بيوه بودند ازدواج كرد.پيامبر اكرم(ص) از حضرت خديجه و نيز از ساير همسران خود صاحب فرزنداني شد اما تنها يادگار پيامبر(ص) بعد از رحلتش حضرت فاطمه زهرا(س) بود.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۷
- ۲۰ بازديد
- ۰ نظر
قرآن كريم بر يتيم بودن پيامبر اسلام(ص) تصريح دارد و منابع تاريخي نيز در اينباره فراوان است. پدر پيامبر(ص)، عبدالله فرزند عبدالمطلب و مادرش آمنه دختر وهب و هر دو از قبيلة بزرگ قريش بودند؛ قبيلهاي كه بزرگان آن از نفوذ فراواني در مكه برخوردار بودند و بيشتر به بازرگاني اشتغال داشتند. عبدالله، چند ماه پس از ازدواج با آمنه، سفري تجاري به شام رفت و هنگام بازگشت، در يثرب درگذشت. برخي سيرهنويسان، درگذشت عبدالله را چند ماه پس از ولادت محمد (ص) نوشتهاند. بنابر رسمي كه در مكه رايج بود ، محمد (ص) را به زني به نام حليمه سپردند تا در فضاي ساده و پاك باديه پرورش يابد. وقتي محمد شش سال و سه ماه (و به قولي چهار سال) داشت، مادرش او را براي ديدار با اقوام و خويشان، به يثرب برد و در بازگشت به مكه، آمنه در ابواء درگذشت و همانجا دفن شد. آمنه در وقت درگذشت، ۳۰ ساله بود. محمد(ص) از اين پس در كنف حمايت جدش عبدالمطلب قرار گرفت، اما او نيز در 8سالگي وي درگذشت و سرپرستي محمد(ص) بر عهده عمويش ابوطالب گذارده شد.
پيامبر اسلام(ص) همراه با ابوطالب سفري تجاري به شام رفت و با بحيراي نصراني، كه از عالمان مسيحي زمان خود بود، ديدار كرد كه او وعده نبوّت حضرت را به عمويشان داد و ايشان را از خطر يهود در مورد نبي مكرم اسلام (ص) مطلع كرد. در مورد شغل پيامبر(ص) گفتهاند كه او به شغل چوپاني كه شغل اكثر انبيا بوده است، فعاليت داشته.
ايشان در دوران نوجواني خود به دليل امانت داري، به صفت امين مشهور شد و با پذيرفتن سرپرستي كاروان تجاري حضرت خديجه(س) و نشان دادن لياقتهاي خود در امر تجارت، باعث شد كه سود خوبي به اين كاروان حاصل گردد. يكي ديگر از توانمندي ها و نشانه هاي لياقت ايشان، حل اختلاف به وجود آمده بين سران قريش بر سر نصب حجرالاسود، كه نزديك بود به جنگي خانگي منجر شود، بود.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۳
- ۱۹ بازديد
- ۰ نظر
۱- ممنوع شدن شياطين از رفتن به آسمانهاي هفتگانه و گرفتن خبر.
۲- سرنگون شدن همه بت ها.
۳- ترك برداشتن كنگرههاي طاق كسري و فروريختن چهارده كنگره آن.
۴- خشك شدن درياچه ساوه كه براي ايرانيان مقدس بود.
۵- سرنگون شدن تخت تمام سلاطين عالم و لال شدن آنها در آن روز.
۶- باطل شدن سحر، ساحران و جادوي جادوگران و قطع شدن ارتباط كاهنان با همزادان شيطاني آنها.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۳
- ۳۲ بازديد
- ۰ نظر
سال دقيق ولادت حضرت محمد(ص) مشخص نيست، ابن هشام و برخي ديگر، ولادت او را در عام الفيل نوشتهاند، اما مشخص نيست كه عام الفيل به طور دقيق چه سالي بوده است؛ از آنجا كه تاريخنويسان، درگذشت پيامبر اسلام (ص) را در سال ۶۳۲م نوشتهاند و او هنگام وفات ۶۳ ساله بوده، ميتوان تولد پيامبر را بين ۵۶۹ تا ۵۷۰م حدس زد. در مورد ماه تولد ايشان اكثر محدثان و تاريخ نويسان معتقداند كه كه تولد پيامبر، در ماه «ربيع الاول» بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. ميان محدثان شيعه معروف است كه آن حضرت، در هفدهم ماه ربيع الاول روز جمعه، پس از طلوع فجر چشم به دنيا گشود و در اين سال حادثه اصحاب فيل اتفاق افتاد، و ميان اهل تسنن نيز اين مشهور است كه ولادت آن حضرت، در روز دوشنبه دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است؛ كه اين فاصله هفت روزه در در ايران به عنوان هفته وحدت نامگذاري شده است.
پيامبر اسلام(ص) در شهر مكه متولد شد و برخي منابع محل تولد را شعب ابيطالب در خانه محمد بن يوسف دانستهاند. بنابر رسمي كه در مكه رايج بود، محمد (ص) را به زني به نام حليمه سپردند تا در فضاي ساده و پاك باديه پرورش يابد، كه البته برخي معتقداند كه اين كار براي حفظ جان ايشان از ترور يهوديان بوده است.
- چهارشنبه ۰۵ آذر ۹۹ | ۰۸:۵۲
- ۲۶ بازديد
- ۰ نظر